نادرگوهر مطهر
از on آذر 23, 2019  در طب سنتی /
0 امتیاز 405 نظرات 0 پسندها 0 نظرات

به نام خدا

 

طبقه بندی مزاج

الف) مزاج اصلی (جبلی، ذاتی، مادرزادی، مولودی یا جِبِلی)

ب) مزاج اکتسابی (عارضی یا عرضی)

 

 

 

الف) مزاج اصلی (مادرزادی)

هر انسان هنگام تولد یک مزاج اصلی از پدر و مادر خودش می گیرد، که مزاج پدر و مادر و شیوة زندگی آنها قبل از انعقاد نطفه، نوع تغذیه و نیز دوران بارداري و شیردهی، نوع آن مزاج را از لحاظ گرمی و سردي تعیین می کند. طفل در حین ولادت داراي یک حرارت غریزي و رطوبت اصلی است که این دو لازمه ي بقایند و طفل با این دو زنده است. حرارت غریزي براي تداوم حیات و رطوبت اصلی براي رشد کودك است. اگر آن طفل دچار بیماری شدید که باعث تغییرات در مزاج نشود تا آخر عمر با تغییرات جزیی همراه او باقی خواهد ماند.

 

اگر شخصی با مزاج گرم و تر که در اثر یک تب شدید در کودکی دچار سوءمزاج سرد و خشک شود و پس از مدتی که این مزاج در بدن او می‌ماند، مانند مزاج اصلی فرد عمل می‌کند به شکلی که گویی مزاج او از ابتدا سرد و خشک بوده است.

 

در طول حیات یک شخص و با بزرگ شدن او حرارت غریزي و رطوبت اصلی رو به نقصان میگذارند تا اینکه با نابود شدن رطوبت یا حرارت غریزي، عمر انسان پایان میپذیرد.

 

در طول حیات، عواملی هستند که باعث افناي حرارت غریزي و رطوبت اصلی می شوند، مانند مواد مخدر،

پرخوري، غم و اندوه، استرس، ورزش در حال گرسنگی شدید، سرماي شدید و ...


نکته مهم آنکه برای دریافت مزاج اصلی فرد که معمولا در هفت سال اول زندگی قابل بررسی است آن هم به شرط آنکه در آن هفت سال دچار بیماری یا تغییرات شدید محیطی نباشد، نیاز به یک شرح حال مفصّل است که در جدول (پرسشنامه‌های شماره 1،2،3،4) آمده است. اگر فرد بخواهد مزاج فعلی خود را نیز دریابد باید مجددا به آن سوالها پاسخ دهد.


اما هر فردی ممکن است در طول زندگی دچار اختلالات مزاجی یا سوءمزاج شود که این بیماری است و نیاز به درمان دارد.
پس فردی که با مزاج سالم گرم و خشک به دنیا می‌آید تا آخر عمر در صورت سلامتی، مزاج گرم و خشک (با اندکی تغییرات ناشی از سن و غیره) دارد و فردی که با مزاج سرد و تر به دنیا می‌آید تا آخر عمر به شرط سلامتی، مزاج سرد و تر دارد.

 

ب) مزاج اکتسابی (عارضی):

مزاجی است که در اثر تغییر مزاج ذاتی توسط عواملی هم چون فصل، سن، جنس، مکان زندگی، اعراض نفسانی و ... به وجود آمده است.

 

مفهوم اعتدال

دو نوع اعتدال وجود دارد.

 

1- اعتدال حقیقی یا عقلی که در آن هر چهار عنصر به میزان مساوی وجود دارند که این امر در واقع وجود ندارد و فقط در ذهن قابل تصور است.

 

2- اعتدال فرضی طبی که ما آن را اعتبار می کنیم و نزدیک به معتدل حقیقی است.

 

از نظر اطبا ، اگر بدن انسان از مقادیر متناسب (نه مقادیر مساوی) خاک، آب، هوا و آتش عنصری ترکیب شده باشد مزاج معتدل به وجود می آید. و اگر یک یا دو عنصر و کیفیت های مربوط به هر کدام از ارکان برتری داشته باشد مزاج های غیر معتدل به وجود می آیند. اعتدال می تواند برای کل بدن در نظر گرفته شود و یا می تواند برای یک عضو متصور شود. اگر هر یک اعضای بدن از کیفیت های گرمی، سردی، رطوبت و خشکی بهره لازم و خاص خود را به طور کامل برده باشند و به اعتدال عضوی خاص خود رسیده باشند، آنگاه کل بدن نیز معتدل خواهد بود.

مثلا اعتدال کبد در گرم بودن و تر بودن و غلبه عنصر هوایی در آن است و اعتدال استخوان در خشک بودن و سرد بودن آن و غلبه عنصر خاکی در آن است. بنابر این اعتدال در اندام ها به معنی مساوات نیست بلکه به معنی عدل در قسمت کردن کیفیات است.

 

انواع مزاج معتدل

مزاج معتدل را از هشت جنبه مختلف می توان بررسی کرد که در جدول زیر آمده است. باید دقت کنیم که صنف از اقسام نوع است و نوع نیز از اقسام جنس محسوب می شود. یعنی اقسام صنف ها انواع را تشکیل می دهند و اقسام انواع جنس ها را بوجود می آورند.

 

انواع اعتدال:      

1. معتدل نوعی:  

قیاس (مقایسه) یک نوع با خارج از نوع خود. (مانند مقایسه مزاج انسان با سایر موجودات از حیوان و نبات و جماد). معتدل ترین مزاج در بین موجودات از آن انسان است.

مقایسه یک نوع با افراد هم نوع خود (مانند مقایسه مزاج انسان با انسانی دیگر)

 

2. معتدل صنفی:

قیاس یک صنف از انسان ها با فردی خارج از صنف او (مثلا مقایسه مزاج شخصی از ساکنان یک اقلیم نسبت به ساکنان اقلیم های دیگر)

قیاس مزاج دو شخص از یک صنف نسبت به یکدیگر.

3. معتدل شخصی:      

قیاس مزاج یک شخص معین با یک موجود تندرست

قیاس مزاج در حال اعتدال یک شخصی معین با خود همان شخص در اوقاتی دیگر.

 

4. معتدل عضوی:        

قیاس مزاج شایسته یک عضو با اعضاء دیگر.

قیاس مزاج بهترن حالت یک عضو با همان عضو در وقتی دیگر.

 

مزاج غیر معتدل

انواع مزاج غیر معتدل به دو دسته مفرد و مرکب تقسیم می شود که هر کدام 4 قسم دارند. در مزاج مفرد تنها یک کیفیت غلبه پیدا کرده است و در مزاج مرکب دو کیفیت غالب شده اند. در بعضی منابع برای ساده سازی مطلب، به مزاج گرم و خشک «مزاج صفراوی»، به مزاج گرم و تر «مزاج دموی»، به مزاج سرد و تر مزاج «بلغمی» و به مزاج سرد و خشک «مزاج سوداوی» می گویند که در واقع نوعی غلط مصطلح است و این واژه ها برای مزاج عارضی یا سوء مزاج باید بکار برده شوند و نه برای مزاج ذاتی.

 

در جدول زیر انواع مزاج غیر معتدل ارائه شده و جهت تمثیل میزان غلبه عناصر با ستاره نشان داده شده است.

 

 

 

نسبت ارکان

 

 

 

مزاج

آتش عنصری

هوای عنصری

آب عنصری

خاک عنصری

 

گرم

**

**

*

*

مفرد

سرد

*

*

**

**

 

تر

*

**

**

*

 

خشک

**

*

*

**

 

گرم و خشک

**

*

*

*

مرکب

گرم و تر

*

**

*

*

 

سرد و تر

*

*

**

*

 

سرد و خشک

*

*

*

**

 

هر فرد با داشتن هر یک از مزاج های نه گانه می تواند سال ها سالم و شاداب زندگی کند مشروط بر آنکه تدابیر مناسب با مزاج خود را در زندگی به کار بندد.

 

مزاج سنی

انسان در طول زندگی خود، دارای کیفیات حرارتی و رطوبتی خاصی است که در هر مرحله از حیات تغییر می‌کند.

جنین رطوبت و حرارت غریزی را که مایه حیات هستند از پدر و مادر کسب می کند و هر چه میزان رطوبت غریزی و به تبع آن حرارت غریزی بیشتر باشد، طول عمر شخص می تواند بیشتر باشد. دوران حیات انسان بر اساس این رطوبت و حرارت به چهار مرحله اصلی تقسیم می شود. باید دقت کرد که با بالا رفتن سن رطوبت غریزی و حرارت غریزی به تدریج کاهش می یابند و در سن پیری رطوبت غیر غریزی (رطوبت عارضی یا غریبه) افزایش می یابد که به علت کاهش هضم  و گوارش غذا می باشد. یعنی در سن پیری مزاج شخص متغیر است و تابع شرایط محیط و رژیم غذایی است.


1. مرحله رشد: از بَدو تولد تا سی سالگی، غلبه رطوبت و حرارت
2. مرحله جوانی: بین 30 تا 40 سالگی، غلبه گرمی و خشکی
3. مرحله میانسالی: بین 40 تا 60 سالگی، غلبه سردی و خشکی
4. مرحله پیری: از 60 سالگی به بالا، متغیر با غلبه سردی و تری 

 

توضیح

از بدو تولد تا حدودا سی سالگی کبد توانایی تولید خون صالح را به مقدار کافی داراست و رطوبت و حرارت در بدن غلبه می کند در نتیجه موجب رشد می شود.

 

حدودا بین 30 تا 40 سالگی رطوبت خون تولیدی در کبد کاسته شده و گرمی و خشکی در بدن غلبه می کند در نتیجه رشد متوقف می شود.

 

حدودا بین 40 تا 60 سالگی کبد توانایی تولید خون صالح را به مقدار کافی ندارد و حرارت خون کم شده و سردی و خشکی در بدن غلبه می کند.

 

حدودا  از 60 سالگی به بالا کبد توانایی تولید خون صالح را به مقدار لازم و کافی ندارد و حرارت خون کم شده و دوباره سردی و خشکی در بدن غلبه می کند.

ولی چون قدرت هاضمه در معده کم می شود مقداری از غذا در معده تبدیل به خلط ناصالح بلغم می شود به همین دلیل دوران شیخوخیَت را به اشتباه غلبه سردی و تری می نامند.

 

نکته: برای رشد طبیعی یک کودک به گرمی و تری کافی نیازمندیم بنابراین باید حرارت و رطوبت را به نسبت کافی به او برسانیم، پس غذاهای معتدلی که حرارت و رطوبت کافی دارند مثل نان گندم سبوس‌دار، گوشت گوسفند نر جوان، مواد شیرین ملایم طبیعی و میوه‌جات مانند انگور، انجیر و بادام مفید هستند و مصرف خوراکی‌هایی مثل چیپس، کاکائو، بستنی، قارچ، سوسیس، کالباس و ... تعادل مزاجی کودک را به‌هم می‌ریزد و او را از رشد مناسب باز می‌دارد.

 

در جدول زیر مزاج سنین آمده است

سن

رشد (حداثت و نمو) تولد تا 30 سالگی

جوانی (شباب)

30 تا 40 سالگی

میانسالی (کهولت)

40 تا 60 سالگی

پیری (شیوخیت)

بالای 60 سال

مزاج

گرم و تر

گرم و خشک

سرد و خشک

سرد و تر

 

 

توضیحات

نوزاد بیشترین رطوبت را دارد

معتدل ترین مزاج سنی است و نسبت به مرحله رشد مزاج گرم تر و خشک تر است

رطوبت و حرارت غریزی کاهش می یابد و انسان ستعد بیماری های وداوی می شود

تری مزاج در این مرحله به علت رطوبت عارضی و غریبه است و نه رطوبت غریزی و به علت کاهش قدرت هضم رخ می دهد

 

مزاج سنی با مزاج ذاتی در تعامل است. مثلا شخصی که مزاج ذاتی سرد و تر دارد، در سنین جوانی احساس خوبی دارد و به تعادل نزدیک می‌شود، زیرا مزاج سنین جوانی گرم و خشک است و افرادی که مزاج ذاتی سرد و خشک دارند در سنین کهولت دچار تشدید علائم سردی می‌شوند ولی در سن رشد حال بهتری دارند.

 

مزاج فصل ها

فصل ها نیز روی بدن انسان تاثیر دارند و هر فصلی مزاج خاص خود را دارد. در میان فصل ها معتدل ترین فصل بهار است.

مزاج فصل بهار: گرم و تر  و مایل به اعتدال.

مزاج فصل تابستان: گرم و خشک

مزاج فصل پاییز: سرد و خشک   

مزاج فصل زمستان: سرد و تر

 
افرادی با مزاج سرد و تر و همچنین افراد مسن، در زمستان دچار ورم و درد مفاصل می‌شوند. این افراد با گرم کردن موضع علائم‌شان بهبود می‌یابد و در تابستان به علت گرمی هوا احساس بهتری دارند.

 

مزاج جنس

مزاج مردان و زنان نسبت به یکدیگر متفاوت است.

مزاج جنس مرد:     گرم تر و خشک تر

مزاج جنس زن: سردتر و مرطوب تر

 

مزاج مکان ها

مزاج مناطق جغرافیایی با یکدیگر متفاوت بوده و در مزاج افراد ساکن آن مناطق تاثیر می گذارند.

 

مزاج منطقه کوهستانی: سرد و خشک (سهند، سبلان، دماوند)     

مزاج منطقه بیابانی: گرم و خشک (یزد، کرمان)       

مزاج منطقه کنار دریا با کوه در جنوب: گرم و تر (حاشیه دریای خزر مازندران) 

مزاج منطقه کنار دریا با کوه در شمال: گرم و خشک (بندر عباس)

 

بقراط حکیم فرمودند: هر بیماری را باید با گیاهان وطنش معالجه کرد، زیرا طبیعت به عادت خود توجه می‌کند.

 

مزاج اعضای بدن

هر یک از اعضاء بدن نیز بسته به عملکردی که دارند مزاج خاص خود را دارا می باشند. قلب گرم ترین و خشک ترین عضو بدن و کبد گرم ترین و مرطوب ترین عضو بدن و استخوان سرد ترین و خشک ترین عضو و مغز سرد و تر و پوست معتدل ترین عضو بدن است.

 

اما از طرفی همه‌ی اعضای بدن انسان‌ها مزاج مشابه‌ی ندارند. یعنی ممکن است مزاج مغز به طور نسبی (یعنی نسبت به سایر انسانها) گرم و خشک باشد ولی مزاج پایه مغز سرد و تر است.


تشخیص این که کدام یک از این مزاجها، مزاج پایه و کدام سوءمزاج هستند بر عهده طبیب است اما به عنوان یک راه ساده باید گفت که اگر کاری که از عضو مورد نظر انتظار می‌رود به درستی و کامل انجام شود؛ آن مزاج پایه و سلامتی است و اگر کار ناقص یا مختل یا متغیر باشد در واقع سوءمزاج وجود دارد.

 

مثلا وظیفه معده هضم غذا و تبدیل آن به ماده‌ای است که کبد بتواند از آن استفاده کند؛ در فردی که مزاج پایه معده او گرم است این کار کامل و با سرعت انجام می‌شود. در کسی که مزاج پایه معده او سرد است هم این کار کامل اما به کندی انجام می‌شود.
اما در کسی که دچار سوءمزاج چه از نوع گرم و چه سرد است عمل هضم مختل شده و مواد زاید و غیرقابل استفاده تولید می‌شود و علایمی مثل آروغ ترش، درد معده، رفلاکس و غیره می تواند بروز کند.

 

نکته: رباط یک عضو سرد و خشک است و عنصر خاک در آن زیاد است، که موجب ثبات کافی در مفاصل و در نتیجه ایجاد حرکات مفصلی صحیح می‌شود. در افرادی که رطوبت بدن، افزایش غیرطبیعی داشته باشد. بخصوص در خانم‌ها ممکن است رباط ثبات خود را از دست بدهد و سیالیت آن افزایش یابد. به همین دلیل این گونه افراد مستعد پیچ خوردن مچ پا هستند.

 

مزاج اندام ها در جدول زیر آمده است

اندام

قلب

شریان

ورید

خون

کبد

گوشت

مو

استخوان

غضروف

وتر

زردپی

عصب

چربی

دماغ

گرم

+

+

+

+

+

+

 

 

 

 

 

 

 

 

خشک

+

+

+

 

 

 

+

+

+

+

+

 

 

 

تر

 

 

 

+

+

+

 

 

 

 

 

+

+

+

سرد

 

 

 

 

 

 

+

+

+

+

+

+

+

+

مزاج داروها

نکته دیگری که اشاره به آن مهمّ است تعیین مزاج داروهاست. برآورد مزاج یک دارو وابسته به نوع اثری است که آن دارو بر مزاج انسان یا حیوان می‌گذارد. یعنی این که اگر طبیعت گیاهی "گرم" خوانده می‌شود، این دقیقاً به این معناست که آن گیاه در جمعیت انسانی مورد مطالعه اثر گرمی بر مزاج می‌گذارد و علائم و نشانه‌های مزاج گرم را ظاهر می‌کند. این در حالی است که ممکن است در مارها اثر سردی بر مزاج داشته باشد یا در سنجاب‌ها بی‌اثر باشد (مزاج معتدل).

 

بنابراین اطلاق مزاج "گرم" به داروی فوق‌الذکر در انسان به معنی آن نیست که آن دارو در گوهر خود مزاج گرم دارد، بلکه این شیوه بیان تنها ابزاری برای توصیف نوع اثر یک دارو بر بدن انسان است. 

 

سردي و گرمی مورد نظر در علوم قدیم یک سردي و گرمی ذاتی است هر چند به سردي و گرمیِ ظاهري هم اطلاق میشود. مثلا وقتی گفته میشود دارچین گرم است، منظور این است که وقتی دارچین خورده میشود، پس از تصرف بدن در آن، گرماي بدن بالا رفته و علائم گرمی مانند: خارش، سوزش، التهاب و ... ظاهر میشود یا مثلا وقتی گفته می شود ماست یا دوغ سرد است، یعنی پس از ورود به بدن و تاثیر و تأثر بدن در آن، سردي به بدن عارض میشود و علائم سردي (خواب و کسالت، ضعف و سستی و کند ذهنی) آشکار می شود.

 

حال در این مثال ها فرق نمی کند که دارچین داغ شده باشد یا نشده باشد. ماست اگر هم فرضاً داغ شود و سپس مصرف شود، پس از هضم کبدي، سردي به بدن عارض می کند. مثلا آب سرد است، آب جوش نیز سرد است، هر چند که در ابتدا مقدار حرارت معده را بالا میبرد.

 

مزاج دودها

دودها نیز جذب مغز انسان می شوند و غدد گوناگون بویایی را متأثر می سازند و غدد چشایی را نیز وادار به ترشح ویژه اي می کنند، و هر کدام خاصیت ویژه اي از سردي و گرمی از خود بروز می دهند. گاهی موجب بروز آرامش در انسان و گاهی باعث وجد و شور و زمانی باعث بیقراري، سستی، نگرانی و ناامیدي می شوند.

 

دود اسفند گرم است، دود کندر گرم است، دود عود گرم است، دود آتش چوب و هیزم گرم است، دود برگ گیاه ماهور گرم است، دود آتش چوب انار گرم و خشک، دود آتش چوب گز بسیار گرم است. دود تنباکو گرم اول و سرد آخر است، دود سیگار گرم اول و سرد دوم است، از این رو در بدو امر انرژي کوتاهی می دهد و سپس مغز را سرد می کند، دود تریاك گرمابخش در درجه اول و سرما بخش در درجه سوم و چهارم است. دود بنزین، نفت و گازوئیل سرد است، دود کاه گرم است، دود مواد پلاستیکی سرد است، دود زباله سرد است، دود پشم و ابریشم گرم است، دود پنبه و مو سرد است.

 

 

مزاج زخم ها

زخم ها نیز بر حسب رنگ و بو و شکل حرارت و سردي مزاج دارند. و باید بر حسب نوع آنها روش درمان را گزینش کرد، و داروي مناسب انتخاب کرد و تناسب سردي و گرمی آنها دیر درمان و یا التیام بخش ترند.

زخم هاي قرمز رنگ و زرد رنگ زخم هاي گرم هستند، زخم هاي زرد دیر درمان و زخم هاي قرمز رنگ التیام پذیرند.

زخم هاي سفید و تیره رنگ و طوسی رنگ زخم هاي سرداند و عفونت پذیر و دیر درمان می شوند، تا زمانی که رنگ زخم تغییر نیافته است زمینه درمان ایجاد نمی شود، هر چقدر رنگ زخم تغییر کرد، بوي عفونت آن کم می شود درد آن نیز بهبود می یابد.

 

مزاج فلزات

فلزات نیز سردي و گرمی دارند. این دما و سرما از طریق تماس با آن فلز به تن سرایت می کند. و گاهی اثرات بسیار عمیق در بدن باقی می گذارد تا حدي که جبران آن بسیار دشوار است.

مثلاً سرب سرد است و آنقدر سردي آن عمیق است که اگر یک قطعه سرب را بر کمر مردي ببندیم نابارور می گردد.

طلا یک فلز بسیار گرم است، نقره سرد است، مس گرم است، روي سرد است، آهن سرد است، گوگرد گرم و خشک است، جیوه گرم و خشک است، فلزات ترکیبی مانند برنج گرم است، آلومینیوم سرد است، چدن سرد است.

 

مزاج سایه ها

سایه سار درخت بید سرد است و آرام بخش فرد تبدار، سایه درخت توت گرم است، سایه درخت گیلاس و زردآلو سرد است، سایه درخت صنوبر و سرو سرد است. سایه تاک انگور خنک است، سایه درخت چنار و نارون گرم است، سایه درخت اقاقی و زبان گنجشک گرم است، سایه درخت عرعر سرد است.


نکته: به طور کلی هر ماده غذائی با طعم‌های شیرین، شور، تلخ و تند اثر گرمی بر بدن انسان دارد و طعم ترش دارای اثر سردی زیاد و طعم بی مزه اثر سردی کم بر بدن انسان دارد. همچنین طعم میخوش اثر معتدل دارد.

0
Total votes: 0
نادرگوهر مطهر
به نام خدا مدرس و کارشناس طب سنتی برگزرای دوره های مختلف طب سنتی
اولین نفری باشید که پسند می کنید